ماریا یوسفزی
ماریا یوسفزی

ماریا یوسفزی

تلاش و امید واری برای بهتر شدن زندگی زنان افغان

شاید عجیب باشد که بدانید در کمیته‌ای که در دوران سلطنت محمد ظاهر شاه در سال ۱۹۶۴ قانون اساسی افغانستان را تهیه کرد، چند زن هم حضور داشتند. در این قانون اساسی با تأکید بر برابری و حقوق طبیعی کلیه شهروندان، مشخصا به برابری حقوق زنان اشاره شده بود.

از دهه ۱۹۷۰ تا دهه ۱۹۹۰ زنان می‌توانستند معلم، وکیل دادگستری، قاضی، استاد دانشگاه، پزشک یا نویسنده شوند.زنان و مردان در دانشگاه‌ها در کنار هم درس می‌خواندند.

در اواخر دهه ۱۹۷۰ دست‌کم ۳ زن در پارلمان عضو بودند. زنان افغان حتی پیش از دهه ۱۹۹۰ نقش مهمی در جامعه بازی می‌کردند. در سال ۱۸۸۰ زنی بنام ملالی انا (ملالی میوندی) در جریان جنگ دوم افغان‌ها و انگلیسی‌ها گروهی از مبارزان محلی پشتون را گردهم آورد و در نبرد میوند به مقابله با انگلیسی‌ها پرداخت.

هنگامی که با وجود برتری عددی، روحیه نیروهای افغان رو به افول گذاشت، ملالی پرچم افغانستان را بالا برد و فریاد زد: "عشق جوانم! اگر در نبرد میوند شهید نشوی، تبدیل به نماد شرم خواهی شد!" سخنان او الهام‌بخش مردان هموطنش شد و روحیه آنها را برای ادامه جنگ و پیروزی در آن تقویت کرد.

دورانی که حرف‌های این زن_ جدا از اینکه واقعیت است یا اسطوره_، ارتش شکست خورده را بسوی پیروزی می‌راند مدت‌هاست از یادها رفته است. دوره حکومت طالبان مسلما نقطه پایانی بر همه اینها بود. تیرگی بر زندگی بسیاری از زنان افغان سایه انداخت. در این دوره نقش آنها در جامعه رو به افول گذاشت، و نقاب و روبنده تنها هویتشان شد.

"هنگامی که با وجود برتری عددی، روحیه نیروهای افغان رو به افول گذاشت، ملالی پرچم افغانستان را بالا برد و فریاد زد: "عشق جوانم! اگر در نبرد میوند به خواست خدا کشته نشوی، یعنی کسی تو را به‌عنوان نماد شرم حفظ کرده است!" سخنان او الهام‌بخش مردان هموطنش شد و روحیه آنها را برای ادامه جنگ و پیروزی در آن تقویت کرد."

از سپتامبر ۱۹۹۶ تا دسامبر ۲۰۰۱ زنان و دختران افغان بصورت سیستماتیک مورد تبعیض قرار گرفتند، به حقوقشان تجاوز شد، و از آموزش، اشتغال و خدمات درمانی محروم شدند. با وجود همه اینها، آیا می‌توان کمرنگ بودن نقش زنان افغان را تنها به این دوره خلاصه دانست؟

از زمان سر کار آمدن حکومت بعد از طالبان، شماری از زنان ما جایگاه خود را بازیافته اند و روزهای تیره و تار را پشت سر گذاشته اند. دستاوردهای آنها در شکل‌دهی به زندگی زنان دیگر و هموار کردن مسیر نسل‌های آینده بسیار موثر بوده است.

این زنان نام خود را در تاریخ افغانستان ثبت کرده و ثابت کرده اند که زنان بخشی بسیار مهمی از جامعه افغانستان هستند. پس چرا وقتی صدای زنان افغان شنیده می‌شود، آنها تنها به مشکلاتی می‌پردازند که زنان با آنها روبرو هستند؟ زنانی هستند که با فداکاری‌های فراوان کاری کرده اند که زنان دیگر بتوانند به حقوقشان دست پیدا کنند و ثابت کنند که برای ساختن کشور به آنها نیاز است.

چرا کسی از زحمات این زنان قدردانی نمی‌کند؟

امروزه وضعیت زنان افغان به نسبت دوران حکومت طالبان پیشرفت قابل ملاحظه‌ای کرده است. یک دهه پیش زنان از آموزش محروم بودند، اما حالا یک‌سوم دانش‌آموزانی که در مدارس ثبت نام شده اند، دختر هستند. شمار دانش‌آموزان دختر در مدارس ۴۰ درصد افزایش یافته و شمار دانشجویان دختر در دانشگاه‌ها هم ۱۹ درصد بیشتر شده است. عده معلمان زن در مدارس و مدرسان زن در دانشگاه‌ها هم به‌ترتیب ۳۱ و ۱۵ درصد افزایش داشته است.

حضور سیاسی

در عرصه سیاسی، دولت افغانستان در سال ۲۰۰۵ حبیبه سرابی را به‌عنوان اولین والی زن منصوب کرد، و عذرا جعفری در سال ۲۰۰۹ اولین زنی شد که در این کشور به سمت شهرداری می‌رسد. همین اواخر هم یک جنبش سیاسی به‌رهبری زنان بنام "موج تغییر" شروع به کار کرد. فوزیه کوفی، نماینده پارلمان و فعال صریح‌اللهجه حقوق مدنی، رهبری این جنبش را برعهده دارد. از تأسیس این جنبش به‌عنوان گامی مهم در جهت تقویت دستاوردهای شکننده زنان افغان و عاملی برای تشویق آنها در مشارکت در عرصه عمومی استقبال شده است.

در حال حاضر سه زن در کابینه حضور دارند: آمنه افضلی، وزیر کار و امور اجتماعی، ثریا دلیل، وزیر صحت عامه (بهداشت)، و حسن بانو غضنفر، وزیر امور زنان. باید توجه داشت که در کابینه افغانستان به نسبت کابینه بسیاری از کشورهای توسعه یافته‌تر – نظیر استرالیا – زنان بیشتری حضور دارند.

حضور اقتصادی

عده قابل توجهی از زنان افغان وارد فعالیت‌های اقتصادی شده اند. آنها مشاغل مختلفی را اختیار کرده و به رشد اقتصادی کشور کمک کرده اند. برخی از آنها کسب و کارهای موفقی برای خود براه انداخته اند.

مینا رحمانی اولین زن افغان است که یک مرکز بولینگ را با سرمایه گذاری یک میلیون دلاری در کابل راه‌اندازی کرده است. این مرکز یکی از معدود اماکن تفریحی شهر است.

کامله صدیقی نمونه دیگری از این زنان موفق است. او در دوران حکومت طالبان کار خیاطی را شروع کرد و حالا یکی از زنان کارآفرین مشهور افغانستان است. او از طریق شرکت مشاوره‌ای که دارد، فوت و فن‌های کارآفرینی را به دیگر زنان افغان منتقل می‌کند.

رویا محبوب، کارآفرین عرصه فناوری، این کلیشه که زنان افغان تنها باید خانه‌دار باشند را تغییر داده و با تأسیس شرکت نرم‌افزارهای کامپیوتری سیتادل، پای زنان را به بخش‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات باز کرده است.

او همچنین وبلاگ و وب‌سایت ویدئویی چند زبانه‌ای ایجاد کرده که برای زنان امکان روایت داستان‌هایشان و رساندن صدایشان به گوش دیگران را فراهم می‌کند. هدف او از این کار تغییر دادن برداشت جهانیان از افغانستان و همچنین عوض کردن نگاه دختران و زنان افغان به خودشان است.

دستاوردهای این زنان نباید عادی فرض شود. ترقی این زنان در عرصه‌های مختلف کشور نشان می‌دهد که زنان امکان ادامه پیشرفت را دارند.

هنوز جای امیدواری برای داشتن آینده بهتری برای زنان افغان وجود دارد. سال‌ها آشوب و انقیاد نتوانسته مانع از آن شود که زنان افغان صدایشان را بالا ببرند و جایگاهشان را در جامعه حفظ کنند.

پس هیچ چیز دیگری هم نخواهد توانست سد راه دستاوردهای بیشتر آنها شود.

انکار مسائل و چالش‌های موجود در مسیر زنان افغان غیرممکن است، اما در عین حال، تصدیق پیشرفت‌هایی که در جامعه افغانستان داشته اند، امید بخش خواهد بود.

زنان افغان بطور مستمر توانایی‌های بالقوه‌شان را نشان داده اند، اما امکان موفقیت‌های بیشتر هنوز وجود دارد.

خطر ناکترین زن جهان بنام -بیوه سفید-

خبرهایی که اخیرا با استفاده از منابع اطلاعاتی و جاسوسی بریتانیایی، آمریکایی و غربی منتشره شده با استناد به قراین و شواهد نشان می دهد که یک زن بریتانیایی سفید پوست معروف به "بیوه بلوند" یا "بیوه سفید" هجوم تروریستی علیه مرکز خرید "وست گیت" در نایروبی پایتخت کنیا را رهبری می کند.
این عملیات تروریستی که تا کنون منجر به کشته شدن 68 تن و زخمی شدن 200 تن دیگر گردیده که وضعیت 13 تن از آنها وخیم گزارش شده است.
"سامانتا لوتوآیث" در صدر لیست زنان تحت تعقیب جهان است که سازمان سیا 5 میلیون دلار برای دستگیری وی جایزه تعین کرده و اسکاتنلدیارد، اینترپل و سازمان های اطلاعاتی کینا و سومالی در جستجوی وی هستند. سامانتای بریتانیایی در 15 سالگی مسلمان شد.
بر اساس اطلاعات جمع آوری شده توسط العربیه با استناد به مطبوعات غربی، بویژه گزارش ماه مه روزنامه بریتانیایی "سان آن سادنی"، به نقل از منابع اطلاعاتی، این زن بریتانیایی با تغییر قیافه به زندگی زیر زمینی خود در کنیا و یا سومالی داده و طرحی برای حمله انفجاری به جهانگردان بریتانیایی در دست دارد. سالانه حدود 200 هزار نفر از شهروندان بریتانیایی از کنیا دیدن می کنند.
سامانتای 29 ساله، دختر یک سرباز سابق بریتانیا و اهل "باکینگهام شایر" است که در سن 15 سالگی به اسلام گروید و نام "شریفه" را برای خود برگزید.
بر گزارش سازمان های اطلاعاتی غربی و آفریقایی، سامانتا مغز متفکر و برنامه ریز حملات تروریستی است. حملاتی که با حمله شوهرش "جرمی لیندسی"، یکی از سه عامل انفجار 7 ژوئیه سال 2005 میلادی متروی لندن، به آن دست زد، شباهت دارد. در آن حمله 52 تن کشته و بیش از 700 نفر دیگر زخمی شدند.
سامانتا در سال 2002 از طریق چات با جرمی آشنا شد و اینک دو فرزند از او دارد . پس از کشته شدن جرمی، سامانتا با یک تروریست متخصص در زمینه مواد منفجره به نام "حبیب صالح الغنی" که اسم مستعار "اسامه" را برگزیده ازدواج کرد و در سال 2009 برای زندگی کردن با او به کنیا رفت و صاحب فرزند سوم خود از او شد. تماس های معمولی وی با خانواده اش در بریتانیا تا سال 2011 ادامه داشت اما پس آن زندگی کاملا مخفی خود را آغاز کرد و با آنها کاملا قطع رابطه کرد.
نفرت سامانتا از غیر مسلمانان
بر اساس اطلاعاتی که دستگاه اطلاعاتی بریتانیا در اختیار دارد، سامانتا در خانه بزرگی در حومه ثروتمندنشین شهر مومباسای کنیا زندگی می کرد و از همانجا حملات تروریستی علیه جهانگردان بریتانیایی را طراحی می کرد. به گواهی همسایگان سامانتا، آنها زن محجبه ای با چشمان آبی را در آن خانه مشاهده کرده اند . اما هنگامیکه این خانه مورد حمله نیروهای امنیتی قرار گرفت کسی در آنجا یافته نشد. پلیس تنها یک دستگاه لپ تاپ را پیدا کرد که اطلاعات موجود در آن نشان می داد که سامانتا طرح هایی برای انجام حملات تروریستی دارد و نیز فرزندان خود را بگونه ای تربیت می کند که در آینده "مجاهد" شوند.
منبعی که این اطلاعات را در اختیار "سان آن ساندی" گذاشته، می افزاید که منابع اطلاعاتی معتقدند که سامانتا آمیزه ای از افکار القاعده و جنبش الشباب سومالی را در پیش گرفته و به شدت از غیر مسلمانان نفرت دارد و تلاش می کند در حملاتی که انجام می دهد، میزان تخریب بالا باشد.
اطلاعات مخابره شده در دو ماه گذشته نشان می دهد که "بیوه بلوند" در حال فعالیت تروریستی در کنیا است و حتی در کشور یمن نیز نسبت به فعالیت هایش نگرانی وجود دارد. دستگاه اطلاعاتی بریتانیا در ماه اوت گذشته نیز نگرانی خود نسبت به احتمال نقش داشتن سامانتا در "یک توطئه تروریستی علیه اهداف غربی در شهر صنعا" با همکاری القاعده را ابراز داشت که در اثر آن سفارت بریتانیا در یمن به مدت چند روز بسته شد.
زندگی خود را وقف خدا کرده است
آنچه بیش از هر چیز باعث شهرت سامانتا به عنوان بی رحم ترین و خطرناک ترین زن جهان شده، عضویت وی در تشکیلات القاعده و ازواجش با افراد تروریست است . بیوه بلوند همچنین یک شبکه گسترده برای جمع آوری کمک های مالی در بریتانیا، آفریقای جنوبی، پاکستان و سومالی به منظور آموزش زنان انتحاری وابسته به القاعده در شرق آفریقا تشکیل داده است.
سامانتا با نخستین شوهرش جرمی
یک سایت الکترونیکی سمپات القاعده از سامانتا یا شریفه به عنوان "زنی که زندگی خود را وقف 
خداوند کرده" نام می برد. و می افزاید که وی هم اکنون "به عنوان یک سرباز در سومالی خدمت می کند.
در یک سایت دیگر آمده است هنگامیکه پدر و مادر سامانتا از یکدیگر جدا شدند، سامانتا تنها 11 سال داشت، اما با مشاهده همبستگی خانوادهای مسلمان در همسایگی خود به شدت تحت تاثیر آنها قرار گرفت .
"بیوه بلوند" در رابطه با حمله تروریستی سال گذشته به یک بار در نزدیکی نایروبی پایتخت کنیا که محل تجمع شهروندان انگلیسی و ایتالیایی برای مشاهده بازی نهایی جام ملت های اروپا بودند در مظان اتهام قرار دارد. در اثر آن حمله 3 نفر کشته و 30 نفر دیگر زخمی شدند.
به گفته شاهدان عینی که توانسته اند از حمله تروریستی نایروبی از ساختمان مرکز خرید "وست گیت" فرار کنند، آنها "یک یا دو زن سفید پوست مسلسل به دست را به همراه مهاجمین مشاهده کرده اند.
به گزارش سایت خبری NairobiXposed که روز گذشته منتشر شد، گزارش های سازمان سیا و موساد اسرائیل اشاره دارند که سامانتا "مسئول قتل یک مامور پلیس در مرکز خرید وست گیت می باشد". چنین گزارشی بیانگر نقش داشتن "بیوه بلوند" در عملیات تروریستی پایتخت کنیا است.

تیر باران معلم فریده توسط طالبان


تیرباران فجیعانه معلم فریده توسط طالبان وحشی

فریده احمدی معلمه زحمتکش و از فعالان «حزب همبستگی افغانستان» به تاریخ اول میزان ١٣٩٢ ساعت ٦:١٥ صبح در سن پنجاه سالگی، هنگامی که برای تدریس به لیسه دختران قریه «چاه زندان» می‌رفت، در مسیر راه قلعه‌کاه و مرکز فراه از سوی طالبان آدمکش و جاهل به قتل رسید. فریده احمدی بنت سید اسماعیل در سال ١٣٤٢ در قریه کوجر ولسوالی قلعه‌کاه چشم به جهان گشود. بعلت عدم موجودیت مکاتب دختران در آن زمان، وی به فرا گرفتن علوم دینی نزد پدرش پرداخت. سخت علاقه داشت که آموزگار خوب باشد بنا با زحمات خود و فامیلش سواد ابتدایی را در خانه کسب نمود.

خشونت علیه زنان


یک زن پاکستانی به جرم داشتن موبایل سنگسار شد
زنی که مادر دو فرزند بود به بهانه داشتن موبایل و “خروج از قوانین اسلامی”، در کشور پاکستان سنگسار شده است.
به گزارش خبرگزاری خاورمیانه، اعضای قبیله این زن معتقدند که همراه داشتن گوشی موبایل برای زن، خیانت بزرگ به شمار می آید و خیانتکار هم مستحق مرگ است.
این سنگسار در روز ۱۱ سپتمبر گذشته عملی شد، این زن با حکم قاضی مستقر در این روستا به سنگسار محکوم شده بود، منابع آگاه گفته اند به خانواده این زن اجازه داده نشد در تشییع جنازه او مشارکت کند.
در این منطقه از پاکستان، تفسیرهای افراطی و اشتباهی از شریعت و مقررات اسلامی وجود دارد به همین دلیل قتل بسیاری از زنان با بهانه های مختلف روبه افزایش است.
مجازات سنگسار هم اکنون به عنوان یک مجازات قانونی حداقل در ۱۵ کشور جهان وجود دارد، آمارهای جدید نشان می دهد اجرای این مجازات در سه کشور افغانستان، پاکستان و عراق روبه رشد است.

اشتراک کم رنگ زنان درانتخابات افغانستان

یکی از موضوعات مهم در انتخابات پیشرو، چگونگی مشارکت زنان در این پروسه می باشد. کمسیون مستقل انتخابات و دیگر ناظران، مشارکت زنان در این پروسه را کمرنگ پیش بینی کرده و این امر نگرانی های را در خصوص بازگشت دوباره زنان به انزوا بیشتر کرده است.در حال حاضر مشارکت گسترده زنان در انتخابات آینده ریاست جمهوری دشوار می نماید؛  ناامنی، ابهام در سرنوشت جنگ و صلح در آینده پس از 2014 و از همه مهمتر روندی که علیه حقوق و آزادی های زنان در میان سیاسیون کشور و در جامعه شکل گرفته، همگی از عمده ترین نگرانی های حضور گسترده زنان در انتخابات آینده ریاست جمهوری می باشد. در حال حاضر با توجه به نگرانی های پس از 2014 و احتمال بازگشت طالبان یا حداقل طیف های رادیکال و افراطی مذهبی در سیاست کشور، حقوق و آزادی های زنان به حبابی روی آب می ماند. در برابر این نگرانی ها، هیچ پاسخ قانع کننده برای زنان نه از سوی حکومت و نه هم جامعه جهانی داده نشده است. تا اکنون نه طالبان و مخالفین مسلح دولت از مواضع و دیدگاه های متصلبانه و سختگیرانه اش در مورد حقوق و آزادی های زنان کوتاه آمده و نه هم جامعه جهانی و دولت افغانستان اطمینان ها و ضمانت های محکمی را برای آنها داده اند. نتیجه این امر، نگرانی و ترس فزاینده از آینده حقوق و آزادی های زنان در افغانستان پس از مصالحه و خروج نیروهای خارجی می باشد. افزون برآن، با رد قانون محو خشونت علیه زنان از پارلمان و مخالفت های سرسختانه شماری از عناصر و جریان های سیاسی که پیش از این خودرا مدافع حقوق و آزادی های زنان اعلان می کردند، اکنون هرگونه شک و تردید از به خطر افتادن قطعی و حتمی حقوق و آزادی های زنان را برطرف کرده است. در حال حاضر حفظ حقوق و آزادی های زنان به یکی از پرسش های مهم و مسئله اصلی برای مردم افغانستان بدل شده است. در چنین شرایطی، اشتراک گسترده زنان در انتخابات آینده ریاست جمهوری، با دشواری های جدی مواجه می باشد.

باتوجه به این دشواری ها حضور زنان در انتخابات آینده ریاست جمهوری مستلزم تمهیدات جدی است؛ باید هم حکومت و جامعه جهانی به این امر مسئولانه بر خورد نماید و هم خود زنان رسالتمندانه و جسورانه در برابر این نگرانی ایستادگی کرده و با حضور گسترده در انتخابات، حقوق و آزادی هایش را در فصل جدید کشور تضمین کنند.

اراده و جسارت زنان برای دفاع از حقوق و آزادی هایش و مشارکت گسترده آنها در روند های مهم سیاسی و دیگر فعالیت های اجتماعی و سیاسی، مهمترین امر در تامین حقوق و آزادی های زنان می باشد. تا زمانیکه زنان  خود به حفاظت از حقوقش مصمم و قاطع باشند، هیچگونه جوسازی های منفی و یا مخالفت های سیاسی نمی تواند جلو حقوق و آ زادی های مشروع آنها را بگیرند.

تنها مشارکت فعال در پروسه اخذ کارت رای دهی کافی نیست؛ باید زنان در تمام مراحل این پروسه سهم فعال بگیرند. از مشارکت در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی گرفته تا نظارت در پروسه انتخابات. حکومت نیز باید  تلاش نماید به زنها نیز در امر نظارت بر انتخابات به اندازه مردان سهم دهند. در استخدام کارمندان ساحوی آموزش دهی، مامورین ساحوی برگزاری انتخابات، نظارت و سایر برنامه های این پروسه ترکیب عادلانه جندر را رعایت کنند تا از یک طرف مشارکت عادلانه زنان و مردان تامین شود واز جانب دیگر به زنها خود باوری داده شده.