ماریا یوسفزی
ماریا یوسفزی

ماریا یوسفزی

د افغنستان بدبخته شاهذاگی



د افغانستان بدبخته شهزادګئ!

زه د افغانستان هغه بدبخته ماشومه یم چې چا دپاره ننداره یم او په میدان مې گډوی. 
د چا دپاره سرمایه یم او په بازار مې خرڅویزه هغه بدبخته شهزداگۍ یم چې نه چا راته لوڅې پښې پټې کړې. 
نه راته چا نانځکه واخیسته او نه مې د پخو خښتو کور ولیدنه مې په قلاره یو غړپ د امن اوبه د ستونی تیرې شوې او نه راته چا په مینه یو گوله ډوډۍ خولې کې راکړه.
زه د افغانستان هغه بدنصیبه شهزداگۍ یم چې په عمر ماشومه یم او په څهره معصومه یم. 
یو مسلمان مې مکتب ته بم ږدی او د پښتو د کتاب سره مې د ایتونو سیپاره هم سوزوی.


جایزه الارد به سیما سمر داده شد

داکتر سیما سمر،‌ رییس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان جایزه دوم «جایزه بین‌المللی آلارد برای شفافیت، رهبری، مبارزه با فساد» را به صورت مشترک با نهاد گلوبل ویتنس به‌دست آورد.
این جایزه نخست به آنه هزاره، مبارز مدنی هندوستانی تعلق گرفت. آقای هزاره بیشتر به خاطر فعالیت‌های مدنی‌اش در زمینه مبارزه علیه فساد، توسعه روستاها و حفظ محیط زیست شناخته می‌شود.
در مراسمی که به منظور اعطای این جایزه در دانشگاه بریتش کلمبیا در شهر ونکوور کانادا برپا شده بود، از برندگان این جایزه قدردانی شد و جوایز آنها از سوی پیتر آلارد، موسس این جایزه به برندگان‌شان تفویض گردید. جایزه بین‌المللی «آلارد برای شفافیت، رهبری، مبارزه با فساد» در سال ۲۰۱۲ از سوی شبکه‌ دانش آموختگان دانشکده حقوق دانشگاه بریتیش کلمبیا پایه‌گذاری شد.
این جایزه به افراد، سازمان‌ها و حرکت‌هایی اعطا می‌شود که فعالیت‌های چشم‌گیری را در زمینه مبارزه علیه فساد، رهبری و گسترش و تقویت شفافیت انجام داده باشند.
در سال جاری صد تن از ۴۸ کشور دنیا کاندیدای این جایزه بودند، اما کمیته بررسی صلاحیت نامزدها، از میان مجموع کاندیدها تنها آنه هزاره، داکتر سیما سمر و نهاد گلوبل ویتنس را برنده این جایزه شناخته است. 

فروش زنان در افغانستان

خرید و فروش زنان شوهردار در کشورمان

خرید و فروش زنان افغان در ولایت ننگرهار به یک امر عادی تبدیل شده است و در هر روز دو زن در این منطقه به فروش می رسد.

به گزارش خبرگزاری خاورمیانه، اخبار رسیده از ننگرهار حکایت از آن دارد، که میانگین قیمت هر زن که در این ولایت به فروش می رسد ، ۵۳۰ الی۳۳۰۰ دالر می باشد.

بی بی زیور یکی از قربانیان این رسم و رواج بوده و از بیان داستان خویش  احساس شرم مینماید، وی از باشنده گان قریه شینواری میباشد که توسط شوهر دومش به فروش رسیده بود.

موصوف در مورد این جریان تلخ چنین می گوید: که از شوهر اولی اش سه طفل داشت و بعد از  مرگ وی با برادر شوهرش مطابق به رسم رواج عروسی نمود و شوهر دومی اش وی را به یک مرد پاکستانی در آن طرف سرحد به فروش رسانید، وی میگوید وقتی که به فروش رسیده بود ۴۰ سال عمر داشت و در مقابل ۱۲۰۰۰۰ کلدار پاکستانی به فروش رسیده بود.

کلدار پاکستانی تقریبأ پول رایج در مناطق شرقی کشور میباشد که مطابق به نرخ تبادله ی امروز ۱۲۰۰۰۰ کلدار پاکستانی تقریبأ ۱۳۰۰ دالر امریکایی میگردد.

او میگوید مرد پاکستانی که وی را خریداری نموده بود در یکی از مناطق دور دست پاکستان زندگی میکرد و برای وی ممکن نبود که دوباره به قریه اش برگردد و ناچار ۱۷ سال با وی زندگی نمود و وقتی که وی پیر و سالمند گردید از طرف شوهرش یعنی مرد که وی را خریداری نموده بود رانده شد.

حالا او میگوید که من روی ندارم که دوباره به قریه و پیش خویشاوندانم برگردم زیرا من فروخته شده ام و این یک نام شرم آور برای من است.